شعر «وطن زندست»

بسم رب الشهدا و الصدیقین

«وطن زندست»

اگر از زخم لب ریزیم اگر از اشک سرشاریم

اگر آزرده ی مکریم اگرزخمی پیکاریم

بلا را باز هم لاجرئه نوشیدیم و هشیاریم

جهان خواب است باکی نیست ما امروز بیداریم

بخواب آسوده ای دنیا که این غم کم نخواهد شد

ولی از خاک ایران یک وجب هم کم نخواهد شد

بخواب آسوده ای دنیا که ما بیدار تر باشیم

دماوندیم و باید تا ابد خونین جگر باشیم

قسم خوردیم عمری که وارث تیغ پدر باشیم

و هرچه تیر سوی خاکمان آمد سپر باشیم

بخواب اما بدان این خاک این شیر کهن زنده است

وطن زخمی وطن لبریز غم اما وطن زندست

بگو با ما دلیل اشهد خون در اذان ها چیست

بیا روشن کن اینک علت حدس و گمان ها چیست

بزرگی کن بگو اینبار جرم نوجوان ها چیست

بگو آری گناه آرشام و آرمان ها چیست

 جهان حرفی نمی آرد به لب آری جهان ساکت

 در این مظلومیت شرمنده برخی دوستان ساکت

حرم باب الرضا نزدیک مغرب مغرب دلگیر

دوباره غربت شیعه دوبار حیله ی تکفیر

صدای اشهد زوار در بین صدای تیر

چه باید گفت از آن دانش اموزان بی تقصیر

خوشا طفلی که احلی من عسل دید آن زیارت را

سر درس حرم آموخت معنای شهادت را

چه خون هایی که مظلومانه آن شب بر زمین می ریخت

که در صحرا ی شبه چشمه در چشمه یقین می ریخت

و آن بهتب که آن شب از نگاه آرتین می ریخت

هزاران حرف از نقاشی روح الامین می ریخت

عزیزی در میان چادر خونین یک مادر

چه مظلومانه جان دادند در آغوش یک دیگر

مسلمانیم پس حب الوطن در اعتقاد ماست

امید و انتظار آری دلیل اتحاد ماست

شهادت در مسیر حضرت زهرا س مراد ماست

بگو با مردم دنیا فرج صبح معاد ماست

که در ظلمت به لطف نور می یابیم مقصد را

جهان می بیند آخر منجب آل محمد ص را

برای دانلود باکیفیت کلیپ به کانال آپارات مسجد مراجعه نمایید:

https://www.aparat.com/v/zXSls